تعریف اصلی موسیقی چیست؟
آوای فردا: تعریفهای مختلفی برای موسیقی در تمام دنیا وجود دارد. تعریف موسیقی از فردی به فرد دیگر و ذهنی به ذهن دیگر متفاوت است. گاه حتی یک نفر در دو بازه زمانی متفاوت نیز، تعریف های متفاوتی از موسیقی ارائه میدهد. اما واقعیتی که انکار ناپذیر است، زمانی است که همه ما بدون اینکه تعریغی از موسیقی بدانیم، با موسیقی گذارندهایم.
بدون شک و بطور قطع هیچ آدمی را در سراسر دنیا نمیتوانیم بیابیم که بگوید من در طول عمرم به موسیقی گوش نسپردهام. همه ما از همان بدو تولد با موسیقی، آهنگ و وزن آشنا شدیم. وقتی مادرانمان برای آرام کردنمان در گوشمان لالایی های پر از مهر زمزمه می کردند، یا در دوران خردسالی وقتی برای بازی هایمان شعرهای کودکانه را زیر لب زمزمه میکردیم، با موسیقی انس گرفتیم.
موسیقى یا ترانه به هر نوا و صدایی گفته میشود که شنیدنی و خوشایند باشد و انسان یا موجودات زنده را دچار تحول کند. موسیقی بیان احساسات انسان است به وسیله اصوات. موسیقی هنری است دارای نوا و سکوت. این ها تعریف هایی از موسیقی است که بزرگان موسیقی آن ها را قبول دارند. اینکه موسیقی چقدر به این تعاریف نزدیک یا شبیه است را ما نمیتوانیم قضاوت کنیم، ولی این تعاریف آن چیزی نیست که وقتی ما به آن فکر میکنیم به ذهنمان متبادر شده و بتواند احساسات ما را توصیف کند.
پروفسور رابرت گرینبرگ، استاد دانشگاه سانفرانسیسکو در کتاب تئوری موسیقی خودش، موسیقی را اینگونه تعریف میکند:«موسیقی یعنی صدا در زمان.» این تعریف کمی بیشتر به آنچه در ذهن ما و احساساتمان میگذر نزدیک است.
ولی آیا واقعا موسیقی همان چیزهایی است که در کتب دانشگاهی نوشته شده است؟ تعریف واقعی موسیقی چیست؟ آیا میتوان واقعا موسیقی را تعریف کرد و به نتیجه ای رسید که همه را راضی نگاه دارد؟
این سوال ها سوال هایی است که سال ها در ذهن موسیقیدانان بزرگ مانده بی آنکه جوابی برای آن پیدا کنند. آنان خوب می دانند که موسیقی تنها یک واژه نیست، خاطرات و لحظه های خوب و بد خیلی از مردمان جهان را ساخته است. از این رو نمی توان مانند قواعد فیزیک و شیمی و… برای آن یک تعریف آورد بدون آنکه فکر کرد بقیه این تعریف را قبول دارند یا نه؟!
دیدگاهتان را بنویسید