بنیامین بهادری کنسرت خود را درحمایت از نوازندهاش لغو کرد
آوای فردا_محمدحسین عسگری نیا: مسئلهی حضور بانوان درکنسرتهای موسیقی، از دیرباز به یکی از چالشهای اهالی موسیقی تبدیل شده است.
چالشی که همواره با افراط و تفریط نظرهای پیرامون این بحث، حواشی و جنجالهای خاص خود را به همراه داشته است.
شاید بتوان یکی از اولین نمونههای تابو شکن حضور بانوان بر روی صحنه را «پری ملکی» نامید. هنرمندی که علاوه بر تحصیلات آکادمیک سابقهای نزدیک به سه دهه اجرا بر روی صحنه در سابقه درخشان و پربار خود میدرخشد. اجراهایی که پس از تشکیل گروه «خُنیا» در ابتدا تنها به صورت اجرا برای بانوان و بعدها به صورت همخوانی برای عموم مردم انجام میشد. گروه موسیقی «خنیا» به عنوان یکی از پیشگامان گروههای موسیقی بانوان، با انگیزه ایجاد زمینه برای بروز استعدادهای بانوان در زمینه هنر موسیقی در سال 1373 تشکیل شده بود.
در سال 1376 و در سیزدهمین جشنواره موسیقی فجر، طلسم سکوت بیست سالهی بانوان در موسیقی شکسته شد و بانوان توانستند برای نخستین بار در این سال، در جشنواره به اجرا بپردازند و بخش «ویژهی بانوان» نیز از این جشنواره کار خود را آغاز کرد؛ این بخش در سالهای بعد نیز کماکان در جشنواره حضور داشت و فعالیت آن تحت عنوان جشنواره مستقل «گل یاس» پیگیری شد تا پس از فراز و فرودهای بسیار در دهه هشتاد به شکل و شمایل امروزه برگزار شود.
در چند سال اخیر که شاهد حضور چشمگیر بانوان در عرصههای مختلف فرهنگی و هنری هستیم، شنیدن اخباری که حاکی از برخورد سلیقهای با حضور بانوان در حوزهی موسیقی است، باعث تعجب و بهت فعالین در این رشته میشود؛ برخوردهایی که همانند قوانین ایالتی به نظر میرسند و رنگ و بویی از دستورات تازه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در آنها دیده نمیشود.
بد نیست مروری بر مصاحبهی 26 دی ماه 1396 وزیر ارشاد داشته باشیم که صراحتا اعلام کرد: «هیچ اشکالی بر حضور نوازندگان زن روی صحنه وجود ندارد و همه استانها باید تابع این رویه باشند.» این مصاحبه بعد از اتفاقات عجیب در کنسرت ارکستر ملی در اصفهان انجام شد و انتظار میرفت پس از مشخص شدن واکنش شفاف وزیر ارشاد، شاهد کمترشدن مشکلات در این زمینه باشیم اما واکنش شب گذشته بنیامین بهادری به مسئولین برگزارکننده کنسرت در کرمان همانند ضربهای سنگین بر پیکره موسیقی و بخصوص بانوان فعال در این حوزه وارد شد.
به راستی چگونه امکان دارد که در ابتدای امر با حضور نوازندهی زن در کنسرت موافقت میشود و به یکباره اعلام میشود امکان انجام این کار نیست؟! چگونه میتوان این همه استعداد و علاقه بانوان در این حوزه را نادیده گرفت؟؟ چگونه وقت و هزینههای صرف شده برای سفر به استانهای مختلف توسط بانوان برای اجرا را نادیده گرفت؟! چگونه میتوان از نقش زنان در به تعالی رسیدن یک جامعه چشمپوشی کرد؟! و مهمتر از همه چگونه میتوان با احساس تلخ و ناخوشایندی که پس از این برخوردها به قشر بانوان جامعه القا میشود مقابله کرد؟!
در چنین شرایطی که تمام اذهان به سمت و سوی تبعیضات جنسیتی کشیده میشود، بد نیست شجاعت افرادی که بدون ترس از دست دادن جایگاه خود به این قضیه واکنش نشان دادهاند را بستاییم و به احترام آنها کلاه از سر برداریم؛ افرادی مانند بنیامین بهادری که در این شرایط سکوت را دست مایه خود قرار نداده و با نشان دادن اعتراض رسمی خود نسبت به این مسئله حقیقتی تلخ را به جامعه هنری یادآوری میکنند؛تلخی این مسئله آنجاست که درست دست بر روی نیمی از جامعهی ما گذاشته میشود و آن را هیچ میانگارد، مسئلهای که به سادگی از سوی مسئولین برخی استانها نادیده گرفته برگزارکنند
پرسشهای اساسیای که بعد از شنیدن این قبیل برخوردهای سلیقهای به ذهن مخاطبان میآید این است که نوازندگی یا حضور زنان چه مشکل یا حاشیهای به وجود میآورد که در بعضی از استانها با این کار مخالفت میشود؟! آیا زنانی که در تمامی عرصهها پا به پای مردان ایرانی به فعالیت مشغول هستند و در بعضی موارد حتی از آقایان همعرصه خود موفقتر نشان دادهاند، مشکلساز یا حاشیهسازند؟! تکلیف بانوانی که در رشتههای موسیقی تحصیل کردهاند چه میشود و آیا باید از اول این حس به آن ها القا شود که مدرک سقف آرزوی آنها باشد؟!
با کمی تأمل میتوان به این نکته دست یافت که با حفظ شئونات ویژه برای بانوان میتوان از حضور هر چه بیشتر بانوان در این عرصه بهره برد و شاهد شکوفا شدن استعدادهای جدید در این بخش بود.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که نه تنها زنان، بلکه مردان هم برای احقاق حق طبیعی زنان در این زمینه باید دست به کار شوند و از حضور هرچه پررنگ تر بانوان استقبال کنند؛ کاری که بنیامین بهادری با لغو کنسرتش انجام داد، بدون شک از درک والا و حس درست انسانی او سرچشمه میگیرد
و میتواند زمینه ساز اتفاقات جدیدی در زمینهی حضور بانوان در موسیقی باشد.
منبع:آوای فردا
دیدگاهتان را بنویسید