ترانه: محمد علی بهمنی
آهنگ: علیرضا افکاری
میکس و مستر وتنظیم:سعید زمانی
دانلود 320متن ترانه
از پا نیوفتادم و می یکسره از پا نشست یک باره دیرینه ترین سنت مستان شکست
خوابم نبرد و همه شب چشم شب از خواب رفت شهرزاد قصه گوی ما خود گفت و در خواب رفت
شب شد و می باز سلامم نکرد وسوسه ای باده به جامم نکرد
خواست بسازد من ویرانه را ساخت ولی حیف تمامم نکرد
شب شد و می باز سلامم نکرد وسوسه ای باده به جامم نکرد
خواست بسازد من ویرانه را ساخت ولی حیف تمامم نکرد
مستی من بی تو ندارد دوام مست می جام تو هستم مدام
جام جنونی که به من داده ای یکسره آتش زده بر عقل خام
شب شد و می باز سلامم نکرد وسوسه ای باده به جامم نکرد
خواست بسازد من ویرانه را ساخت ولی حیف تمامم نکرد
شب شد و می باز سلامم نکرد وسوسه ای باده به جامم نکرد
خواست بسازد من ویرانه را ساخت ولی حیف تمامم نکرد
دیدگاهتان را بنویسید